سیزده اصل موفقیت ناپلئون هیل
سیزده اصل موفقیت ناپلئون هیل
ناپلئون هیل تنها کسی است که 20 سال از عمر خود را صرف این موضوع کرد تا بفهمد ویژگی های مشترک انسانهای موفق چیست؟ برای این منظور با 500 نفر از موفق ترین انسانهای آن روزگار مصاحبه و حتی مدتها با آنها زندگی کرد . دو کتاب 13 اصل موفقیت و بیندیشید و ثروتمند شوید از موثق ترین و معتبرترین کتابهای حوزه موفقیت و توسعه فردی محسوب می شود.
در این مقاله به بررسی 13 اصل موفقیت او می پردازیم که خلاصه ی یک دوره کامل موفقیت از صفر تا صد است و هر که این کتاب را خوب مطالعه کرده و تمرینات آن را انجام دهد قطعا در زندگی شخصی خویش پیشرفت های بسیار خوبی خواهد کرد. همچنین بررسی می کنیم که اگر کسی بخواهد از صفر شروع کند و به موفقیت در زمینه های مختلف برسد به چه ابزاری نیاز دارد و در مسیر با چه چالشهایی مواجه خواهد شد. این اصول را به صورت تیتروار می آوریم و سپس به برسی اجمالی هر کدام می پردازیم :
- تعریف هدف
- قدرت همکاری (قاعده ذهن برتر)
- عادت بیشتر مایه گذاشتن
- ایمان عملی
- شخصیت مثبت
- تصمیم گیری (تلاش و پشتکار شخصی)
- تلقین
- اشتیاق
- ابتکار شخصی
- ابرام (یادگیری از شکست)
- تخیل
- دانش تخصصی (تفکر دقیق)
- عادت کیهانی
- تعریف هدف :
آنکه نمی داند از زندگی چه می خواهد ، چیزی هم به دست نخواهد آورد . انسان موجودی است که همواره باید در پی هدفی باشد و در این هیچ شکی وجود ندارد . خواه این هدف یک هدف مادی باشد ، یا یک هدف معنوی یا ایجاد یک رابطه یا داشتن یک تجربه عالی . ما موجوداتی هدف جو هستیم و اصولا برای هدفی به این سیاره پا گذاشته ایم و نباید نسبت به این موضوع مهم بی تفاوت باشیم .
سوال اصلی این است که ما برای چه کاری به این دنیا آمده ایم ؟ چه چیزی را حقیقتا دوست داریم؟ در چه کاری بهترین ورژن خود را می توانیم ارائه دهیم؟ پاسخ به این سوالات قدرتمند می تواند زندگی هر شخصی را زیر و زبر کند به شرطی که جوینده باشیم و از هدف و آرمانهای خود دست نکشیم .
پس لازم است اهداف خود را لیست کنیم ، از بین آنها چند هدف را در اولویت قرار دهیم و سپس تمام تمرکز خود را روی هدفی که بالاترین اولویت را دارد بگذاریم . اما نکته مهم این است که بسیاری از انسانها همین کار را به درستی انجام می دهند اما باز هم با تلاش زیاد و تمرکز بالا به هدف خود نمی رسند . در اینجا بررسی می کنیم که چرا چنین است؟ پرسیدن سه سوال بالا به ما کمک می کند تا قبل از هدف گذاری ، ابتدا جهت گیری درستی را انتخاب کنیم چون اگر جهت ما در راستای هدف مان نباشد هر چه بیشتر تلاش کنیم و سرعت بیشتری داشته باشیم ، بیشتر و سریع تر از هدف خود دور می شویم .
قبل از هدف گذاری باید پاسخ این سه سوال قدرتمند را بدهیم و همچنین نکته اساسی دیگر را نیز باید در نظر گیریم که تغییر باورها و نگرش ما نسبت به هدف هایمان است ، چون اگر باور درستی نداشته باشیم یا مانع بزرگ ذهنی داشته باشیم دیگر مهم نیست که چقدر تلاش می کنیم یا چقدر تعهد داریم یا با چه سرعتی در حال حرکت هستیم ، ما به نتیجه نخواهیم رسید . اگر چنین پیش نیازی را رعایت نکنیم ممکن است چیزی را به عنوان هدف انتخاب کنیم که هدف واقعی ما نباشد بلکه هوسی زودگذر بوده و با رسیدن به آن متوجه شویم که این ، چیزی نبود که می خواستیم . با این توضیحات ، ابتدا به سوالات اساسی پاسخ بدهید و سپس شروع به هدف گذاری کنید.
لازم است در هدف گذاری اصول زیر را مد نظر قرار دهید :
- نوشتن هدف به طوری که بشود آن را خواند
- قبول کنید که این کار شما را به تمام خواسته هایتان می رساند
- واقعا خودتان آماده دریافتش باشید
- بدانید که هر چه ذهن بتواند به آن فکر کند و آن را باور داشته باشد، می تواند به آن برسد
- مهم نیست درگذشته چقدر شکست خورده اید و چندبار ناامید شده اید فقط کافیست یک بار موفق شوید
- مهم نیست اطرافیانتان چقدر شکست خورده اند شما دیگران نیستید و اصلا قابل مقایسه نیستید چون هر کسی حقیقت مخصوص خود را در زندگی خویش متجلی می سازد
- تنها چیزی که توانایی کنترل صددرصد آن را داریم نیروی کنترل ذهن و هدایت آن به هرجاییست که می خواهیم
- خالق ما ، حق کامل و غیر قابل تغییر کنترل و هدایت ذهن را به ما تفویض کرده است
- هر انسانی با قدرت بی نظیری در کنترل و هدایت ذهنش به دنیا می آید
مهمترین ابزرای که برای خلق زندگی خود در اختیار داریم ذهن ماست ، اگر از آن به عنوان ابزار استفاده کنیم بسیار قدرتمند و نامحدود عمل می کند و آنچه را می خواهیم برای ما خلق می کند اما اگر از آن استفاده نکنیم و آن را به سمتی که می خواهیم هدایت نکنیم او از ما استفاده کرده و اوضاع نامناسبی را برای ما رقم خواهد زد . چون ذهن ، کارمند بسیار خوبی است اما اصلا مدیر و رهبر خوبی نیست . ما باید خط مشی و استراتژیهای لازم را در زندگی خود از طریق پاسخ به سه سوال بالا تعیین کنیم و ذهن را موظف به متجلی کردن آنها کنیم . تنها در این صورت است که می توانیم از ذهن خود به عنوان ابزاری درست استفاده کنیم.
کنترل ذهن مزایای زیادی دارد که می تواند تمام ابعاد وجودی ما را تحت تاثیر خود قرار دهد و ما را از هر نظر به تعادل و بهزیستی برساند ، مزایایی از قبیل :
- سلامت کامل جسمی و ذهنی و روحی
- آرامش ذهن که تمام برکات ، ناشی از آن است
- شغل مورد علاقه
- رهایی از ترس و نگرانی
- پیدا کردن نگرش ذهنی مثبت نسبت به خود و جهان پیرامون
- کسب دارایی های مادی و معنوی با کیفیت و کمیت مورد دلخواه مان
اما عدم کنترل ذهن نیز دارای معایبی است که به مهمترین آنها اشاره می کنیم :
- مریضی و ناخوشی
- ترس و نگرانی
- شک و تردید
- فرسودگی و ناامیدی
- فقر و نیاز
- حسهای شیطانی مثل حسادت ، عصبانیت ، طمع ، تنفر و بدگمانی
دستورالعمل ها :
- خریدن یک دفترچه زیبا
- نوشتن خواسته ی اصلی به طور شفاف و واضح و دقیق
- بدون محدودیت این کار را بکنید چون تنها محدودیت شما همانهایی هستند که خودتان در ذهنتان خلق کرده اید یا خودتان به دیگران اجازه داده اید که شما را محدود کنند
- چقدر می خواهید برای رسیدن به اهدافتان مایه بگذارید ؟ مشخص کنید و هزینه اش را بپردازید
- اهداف و مایه ای را که می خواهید بگذارید از بَر کنید و روزی چند بار با حالت شکرگزاری ، تکرارشان کنید حتی اگر اوضاع آنچنان دلچسب نیست.
یادتان باشد وقتی دارید هدفتان را تعریف می کنید نگرش شما مثبت باشد.
- قدرت همکاری (قاعده ذهن برتر) :
این اصل اشاره دارد به اینکه وقتی دو یا چند نفر از افرادی که با هم از نظر ذهنی در هماهنگی و سازگاری هستند برای رسیدن به یک هدف تعریف شده همکاری می کنند قدرت سومی به این جمع می پیوندد که ذهن برتر یا مَسترمایند نام دارد. این ذهن برتر حاوی تمامی اطلاعات کیهان است و از آن به عنوان جوهره بی شکل نیز یاد می شود. اگر ذهن انسان از طریق مشارکت و همکاری با ذهن های دیگر بتوانند به این اتحاد برسند چنین ذهن برتری را ایجاد می کنند که می تواند با ذهن کل ارتباط برقرار کرده و به کلیه اطلاعات مورد نیاز خود در این میدان دسترسی پیدا کنند .
با این روش دست آورد یک عمر را ظرف یک سال کسب خواهید کرد . عمر ما بسیار محدود است و نمی توانیم همه علوم و مهارتهای جهان را کسب کنیم اما می توانیم با مشارکت با دیگران از علم و دانش و ثروت و سرمایه آنها استفاده کرده و به موفقیت های چشمگیری نائل آییم ، فقط کافی است که بتوانیم افرادی همساز و هماهنگ با هدف خود را پیدا کرده و با آنها به اتحاد برسیم . این کار ، هسته ی همه پیروزیها و بزرگترین محافظ در برابر شکست هاست . وقتی با جمعی شروع به همکاری می کنید احتمال شکست بسیار پایین می آید و از جهتی یک سپر دفاعی برای محافظت از دست آوردهای شما ایجاد می شود.
به طور خلاصه می توان گفت که اگر ذهن خود را با ذهن های دیگر که سازگاری با هدف ما دارند متحد کنیم و این ارتعاش را به هوش کیهانی یا همان ذهن برتر القا و مخابره کنیم تقریبا می توان گفت هیچ کاری نیست که از این اتحاد بر نیاید بلکه فقط لازم است این سازگاری را به مدت طولانی حفظ کرده و به هوش لایتناهی ابلاغ نماییم.
یادتان باشد وقتی دارید با همکارانتان این اتحاد را تشکیل می دهید نگرش شما مثبت باشد.
- عادت بیشتر مایه گذاشتن:
در راه خویش ایثار باید نه انجام وظیفه .
ارائه ی سرویس بیشتر و بهتر از آن چیزی که از شما انتظار می رود کاری فوق العاده است . یک کشاورز می کارد ، نگهداری می کند بدون اینکه قبلاً بهره ای دریافت کند و اگر کارش را خوب انجام دهد بقیه کارها را طبیعت به درستی پیش می برد و در وقت مقرر به او بهره ای معادل چندین برابر را خواهد داد.
اگر یک کارفرما هستید کالا یا خدمات خود را بیشتر و بهتر از زمانی که تبلیغ آن را می کنید ارائه دهید. اگر یک کاسب هستید بیشتر از پولی که دریافت می کنید به مشتری کالا ارائه دهید . اگر کارمند یک شرکت هستید بیش از میزان حقوقتان مایه بگذارید حتی اگر کارفرمای شما قدر شما را نمی داند یا تلاش شما را نمی بیند ، این کار باعث می شود اولا شما در کار خود مسلط شوید و مهارتهای بیشتری را بیاموزید ثانیا هنگام ترک آن شرکت در شرکت بهتری استخدام شوید یا ممکن است این ویژگی شما از دید کارفرمایان دیگر پنهان نماند و آنها شما را از جایی که هستید بدزدند یا حتی همکاران شما ، شما را به دیگران معرفی کنند.
طبق اصل فیزیک ، انرژی هرگز از بین نمی رود بلکه از حالتی به حالت دیگر در می آید . یادتان باشد اگر در کاری بیش از اندازه مورد انتظار مایه بگذارید هرگز از بین نخواهد رفت و حتما به خودتان برخواهد گشت . فقط جهت رفع تکلیف و انجام وظیفه کاری که به شما محول شده را انجام ندهید بلکه خلاقیت به خرج داده و کارهای بهتر و بیشتری را برای خود بتراشید .
حتی از نظر معنوی نیز این کار شما از دید خداوند پنهان نمی ماند و بدون اجر نخواهد بود. پس نگران این نباشید که دارید انرژی بیهوده خرج می کنید و نتیجه ای نخواهد داشت یا کسی آن را نمی بیند بلکه جهان هستی دارای نظم و سیستمی دقیق و محاسبه گر است که همه چیز در ذهن برتر ثبت و ضبط شده و به حساب می آید. همیشه از خود بپرسید چه کار بیشتر و بهتری می توانم انجام دهم؟ چگونه این کار را به روش بهتری می توانم انجام دهم؟ به مغزتان اجازه ندهید اسیر روتین ها و زندگی تکراری گردد همیشه راههای جدید را امتحان کنید و از این مسیر لذت ببرید.
فرمول ک .ک .ن :
کیفیت خدماتی که ارائه می دهید باید بهتر از حدی باشد که در تبلیغات از آن یاد می کنید این کار مخاطب شما را مشعوف می کند .کمیت خدماتی که ارائه می دهید باید بیشتر از حدی باشد که به نظر می رسد. نگرش مثبت داشته باشید.
مزایای عادت بیشتر مایه گذاشتن:
- باعث در معرض توجه قرار گرفتن می شود
- باعث غیر قابل جایگزین شدن شما می شود
- شما همیشه نسبت به دیگران اولویت خواهید داشت
- بهترین خود بودن را در شما نهادینه می کند
- باعث ایجاد نگرش مثبت در شما می شود
- باعث به روز بودن شما می شود چون همیشه به دنبال راههای بهتر و جدیدتر در شغل تان هستید
- باعث آزادی عمل شما می شود تا به جای اینکه دیگران بگویند چه کنید خودتان تعیین کنید که چگونه عمل کنید
- باعث ایجاد اعتماد به نفس و شجاعت بیشتر در شما خواهد شد
- باعث از بین بردن عادت مخرب به تعویق انداختن می شود
- باعث احترام بیشتر دیگران به تمامیت شما می شود
- باعث بالا رفتن روحیه و انگیزه می شود
- مسیر رشد و ارتقاء را برای شما کاملاً هموار می کند
- دیگران بهتربرای همکاری با شما متقاعد می شوند
یادتان باشد وقتی دارید عادت بیشتر مایه گذاشتن را در خود نهادینه می کنید نگرش شما مثبت باشد.
- ایمان عملی :
امید به پیش می رانَد حال آنکه ایمان پیشاپیش ستانده است . ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است . انجام دادن تمرینات و اقدام کردن نشانه ایمان صددرصد شما به مسیر و هدفتان و از همه مهمتر به کارهایی است که برای رسیدن به هدف انجام می دهید . شما وقتی به ایمان عملی می رسید که دیگر هیچ شک و ترس و تردیدی درمورد چیزی که می خواهید ندارید، هیچ چیز شما را از مسیرتان منحرف نمی کند و نظر دیگران شما را در طول مسیر متزلزل نمی کند. فرق عمده ای که بین هوس و هدف هست این است که اگر شما هنوز تردید دارید که این همان است یا نه ، شما دچار یک هوس زودگذر هستید اما وقتی پس از آزمون و خطاهای بسیار در مسیر تکاملی تعیین هدف قرار می گیرید و هیچ شکی به هدفتان ندارید هدف شما واقعی است .
ترس ایمان وارونه است ، یعنی به جای اینکه ایمان صددرصد داشته باشید که به هدفتان می رسید ایمان کامل دارید که مشکلاتی در مسیر پیش می آید و شما را از هدفتان دور می کند . بهتر است به جنبه مثبت ایمان باور پیدا کنید تا جنبه مخالف آن که ترس است . ایمان عملی زمانی است که به محض اینکه تمرینی را دریافت می کنید انجامش دهید یا به محض اینکه ایده ای به ذهنتان خطور می کند فوراً اقدامی عملی در مسیر آن انجام دهید حتی اگر ناچیز به نظر برسد .
ایمان عملی یعنی به جای اینکه فکر کنید که شما بیشتر ، نیمه پر لیوان را می بینید یا نیمه خالی را ، لیوان آب را بردارید و آب را بخورید . بررسی کردن زیاد و وسواس فکری را کنار بگذارید و عضله تصمیم گیری تان را قوی کنید ، ممکن است در ابتدا که تازه کارید کمی اشتباه کنید اما به مرور یاد می گیرید که چطور فورا تصمیم گرفته و علیرغم ترسهایتان ، عمل کنید . اجازه ندهید بیش از حد معمول فکر کنید و صدای درون سرتان شما را در پیچ و خم های ذهنتان سردرگم کند .
ایمان عملی مانع از به تعویق انداختن کارها می شود ، عاملی که علت اصلی تمام شکستهاست . جهان هستی سرعت را دوست دارد و زمانی شما را به خواسته تان می رساند که قدر ایده ای را که به شما داده بدانید و از آن در اسرع وقت و به طرز بهینه استفاده نمایید. خالق مهربان ، ما را موجوداتی قدرتمند آفریده و کنترل ذهن را به ما تفویض کرده تا خود خالق خواسته هایمان باشیم . خالق ، ما را برای التماس کردن و عجز و نیاز نیافریده چون ما را به شکل خود آفریده تا صفات او را در روی این سیاره زیبا متجلی کنیم و آیینه تمام عیار زیبایی و قدرت خالق باشیم. ما موجوداتی خدا گونه هستیم و باید به این ، ایمان داشته باشیم .چهار باور مخرب وجود دارد که دشمن ایمان عملی است : 1- ترس 2- فقر 3- بیماری 4- بدگمانی و نگرش منفی که مادرِ همه آنها ترس است .
برای تقویت ایمان عملی تمرین کنید تا قبل از رسیدن به خواسته تان شکرگزار باشید ، با ایمان کامل ، خود را در جایگاهی که دلخواهتان است ببینید و بابت آن از خداوند تشکر کنید . ذهن را برای دریافت ندای درون ، خالی و ساکت و آماده نگه دارید و با غریز ه و قلبتان عمل کنید و تعلل نکنید . اگر شکست خوردید بدانید که ایمان انسان بارها قبل از رسیدن به پیروزی امتحان می شود ، شکست فقط یک چالش است نه بیشتر نیاز به تفسیر ندارد و فقط هست همین . اشتیاق سوزان نقطه شروع همه ایمانهای کاربردی است.
وقتی شک به ذهنتان راه پیدا می کند بدانید هرچه را باور کنید همان برایتان اتفاق می افتد. ایمان ، تنها با ظرفیت باور خودمان محدود می شود هر کاری که ذهن را برای آن برنامه ریزی کنید می توانید انجامش دهید شروع کنید تا قدرتش را به دست بیاورید ما صد در صد دست پرورده خودمان هستیم قاطع باشید ، باور داشته باشید و عمل کنید . وقتی شکست خوردید ادامه بدهید و شکست را با ناکامی های موقتی که در مسیر پیش می آیند اشتباه نگیرید.
یادتان باشد وقتی دارید ایمان عملی را تمرین می کنید نگرش شما مثبت باشد.
- شخصیت مثبت :
داشتن شخصیت مثبت با مثبت اندیشی تفاوت فاحش دارد . با یک مثال فرق این دو کاملا مشخص می شود ، مثبت اندیشی یعنی وقتی نصف خانه آتش گرفته بگوییم خب نصف دیگر هنوز سالم است و می توانیم فعلا در آن نصف دیگر زندگی کنیم و شخصیت مثبت یعنی اینکه با نگاه درست به زندگی همه کارها و اقداماتی که برای یک زندگی سالم لازم است را تدارک ببینیم و نگرش مثبتی داشته باشیم اما اگر مشکلی پیش آمد و نیاز به کمک داشتیم آن را فریاد بزنیم و این عین شجاعت و درایت است .
شخصیت مثبت ابتدا باک بنزین را پر می کند بعد به سفر می رود در حالی که مثبت اندیش روی چراغ بنزین ماشین که روشن شده یک برچسب لبخند می چسباند تا احساس بدی پیدا نکند . شخصیت مثبت چالش ها را می بیند اما نگرشش نسبت به آن مثبت است و احساس بد را نادیده نمی گیرد بلکه به آن توجه می کند تا ریشه آن را دریابد اما مثبت اندیش احساس بد را نفی می کند و آن را نمی خواهد به همین دلیل رنج بیشتری می کشد.
برای داشتن شخصیت مثبت دو موضوع مهم مطرح می شود: یکی تصویر مثبت نسبت به درون خود و دیگری نگرش مثبت نسبت به جهان پیرامون بیرون از خود . تا زمانی که تصویر ذهنی درستی از خود نداشته باشیم مثبت اندیشی و نگرش مثبت به بیرون از خود کمکی به ما نخواهد کرد لذا باید تلاش کنیم تا ابتدا نگاهمان را به خودمان اصلاح کنیم بعد نسبت به دنیا.
هر ویژگی شخصیتی که دارید تحت کنترل خودتان است ما چیزی هستیم که ارتعاش ما بیان می کند نه آنچه می گوییم ما با ارتعاشات مان نگرش ذهنی خود را به دیگران نشان می دهیم هیچ راه فراری برای پنهان کردن شخصیت درونی وجود ندارد. همانطور که می توانید شیر آب را باز کنید یا ببندید می توانید هیجانات و احساسات خود را از طریق کنترل اعمال و افکارتان کنترل کنید هیچ کس نمی تواند بدون اجازه ما ، ما را عصبانی کند مگر اینکه ما این اجازه را به او بدهیم.
قدرت یک شخصیت مثبت در انعطاف پذیری و روان بودن او نهفته است . آب از این جهت قوی ترین عنصر است که هیچ مقاومتی ندارد و کاملا انعطاف پذیر است اما می تواند از هر مانعی عبور کند و سنگ را نیز سوراخ کند. رفتار دیگران را نمی توانیم کنترل کنیم اما با انعطاف پذیری می توانیم برداشت و عکس العمل خود را نسبت به رفتار دیگران کنترل کنیم.
از مهمترین ویژگی های یک شخصیت مثبت این است :
1- تمامیت : تمام و کمال بودن که با حرمت گذاشتن به کلام خود به دست می آید . کار آمدی خلق می کند و اعتماد را بیشتر می کند.
2- روراستی و اصیل بودن : یعنی همان کسی که خود را به دیگران نشان می دهیم باشیم . همان کسی که خود را به خود نشان می دهیم . باعث می شود استوار باشیم و بی پرده و روراست حرف خود را بزنیم . با خواسته ها و ضعفها و قوت ها یمان روراست باشیم.
3- بودن و عملکرد نشات گرفته از چیزی بزرگتر از خود : به چیزی بزرگ تر از خود ایمان داشتن تا وقتی که مسیر سخت می شود بتوانیم به آن نیرو تکیه کنیم .
4- منشاء اثر بودن : منشاء همه چیز در زندگی خود باشیم .عامل باشیم و خود را مسئول تمام اتفاقات زندگی مان بدانیم . اما این موضوع با اینکه خود را مقصر بدانیم و سرزنش کنیم کاملا متفاوت است .
عوامل مخرب شخصیت مثبت :
قطع کردن مکالمه و زدن حرف خود ، شوخی های نابجا ، حرفهایی که با خود بزرگ بینی همراه باشد ، بی توجهی به صحبتهای دیگران وقتی درحال حرف زدن هستند ، چاپلوسی برای کارِ نکرده ، عیب یابی کردن از زمین و زمان و مردم ، قبولاندن چیزی به دیگران وقتی که دلایل قانع کننده ای نداریم ، نصیحت کردن دیگران بدون اینکه آنها بخواهند نصیحت شوند ، صحبت درمورد مشکلات و نگرانی های خودمان به جای صحبت درمورد علایق مان ، متقاعد کردن دیگران با القاء برتری داشتن خود و استفاده از کلمات سنگین به جای اینکه با دیگران درسطح خودشان حرف بزنیم که بفهمند ، حسودی کردن به موفق ترها ، قیافه و لباس نامربوط و نادرست داشتن ، اگر دیگران از ما خوششان نمی آید حتما دلیلی وجود دارد که باید در درونمان آن را ریشه یابی و اصلاح کنیم خیلی غیر طبیعی است که کسی بدون هیچ دلیلی از شخصی خوشش نیاید.
یادتان باشد وقتی شخصیت مثبتی خواهید داشت که نگرش شما مثبت باشد.
- تصمیم گیری (تلاش و پشتکار شخصی) :
یک ضرب المثل هست که می گوید تصمیم گیری هم دارای یک عضله است که باید با گرفتن تصمیمات زیاد و فوری آن را تقویت کرد . اما یکی از تصمیمات مهم ما در زندگی تصمیم به داشتن پشتکار و نظم شخصی است ، گرچه تلاش فقط کار فیزیکی نیست بلکه بیشتر در حوزه امور درونی تعریف می شود . ابتدا باید از نظر ارتعاشی با وجود درونی خود هماهنگی لازم را پیدا کنیم سپس به کارهای فیزیکی بپردازیم . نمی توانیم ناهماهنگی های درونی را با کار فیزیکی جبران کنیم مثلا اگر باور اشتباهی درمورد پول داریم هر چقدر که شیفتهای مختلف روز را کار و تلاش کنیم باز به نتیجه نخواهیم رسید اما با یک تغییر نگرش و تغییر الگوی ذهنی می توانیم با تلاش کمتر نتایج بیشتری بگیریم .
تلاشهایی مثل :
تلاش برای ایجاد عادات مثبت ، عادتِ اول فکر کردن ، بعد حرف زدن (تکنیک3 ثانیه) ، مطمئن شویم چیزی که می خواهیم بگوییم به نفع ماست و به دیگران هم آسیبی نمی رساند ، تلاش برای غلبه بر حس انتقام جویی ، به جای گفتن تهمت و غیبت، آنها را بنویسید ترجیحا روی شنها یا آب ، تلاش برای کنترل احساسات (عشق – نفرت – ترس – میل جنسی) ، تلاش برای ایجاد نگرش مثبت ، تلاش برای رژیم غذایی درست و کم خوری ، تلاش معنوی (زندگی کنیم و اجازه زندگی به دیگران بدهیم)، تلاش برای کنترل ذهن و هدایت آن به سمت هدف.
تلاش و پشتکار تنها وسیله تبدیل نا امیدی به ایمان است ، با تلاش و پشتکار از تمام ترسها و محدودیتهایی که از گذشتگانمان برایمان مانده نجات پیدا می کنیم ، خالق ما هرگز به کسی منفعت یا توانایی نداده که به همراهش وسیله استفاده آن را فراهم نکرده باشد تلاش و پشتکار همان وسیله است.
یادتان باشد وقتی تلاش می کنید نگرش شما مثبت باشد.
- تلقین :
شامل : ایجاد ارتباط میان ذهن هوشیار و نیمه هوشیار است ، پرهیز از بحث کردن درمورد موضوعات بی اهمیت و تلقین به خود برای ریختن برنامه ای در اول صبح جهت اینکه تا آخر روز مثبت بمانید ، هنر عرضه کردن خود به دیگران را یاد بگیرید (با داشتن نگرش مثبت) وقتی عصبانی می شوید بزرگ دل باشید و لبخند بزنید (با لبخند حالت شیمیایی مغز به سمت مثبت تغییر می کند) ، برای همه شکستها و بدبختی ها و ناراحتی های گذشته ، هر روز را با شکرگزاری شروع کنید و به دنبال نفعشان بگردید ، شکرگزار نعمتهایی باشید که قرار است در طول روز دریافت کنید ، یاد بگیرید روی قسمت حل شدنی همه مشکلات و خواسته هایتان تمرکز کنید .به خود تلقین کنید که می توانید و لیاقت رسیدن به هر چیزی را دارید.
عادت کنید با تلقین به خود شرایط ناراحت کننده را به سمت یک نگرش مثبت بچرخانید ، همه شرایط خوب و بد ، گندمی است برای آسیاب زندگی و لازم است تا تجربه کنید ، در یک فرایند دائمی یادگیری از همه اتفاقات خوب و بد یاد بگیرید ، همیشه آماده بیرون کشیدن درسهایی از اتفاقات زندگی باشید ، دنیا را با الگوی ذهنی منتخب خودتان سازگار کنید (ذهن باز . صبر و سخاوت) ، هر روز دوبار به خاطر اینکه کنترل کامل ذهنتان را در اختیار دارید شکرگزای کنید ، هر روز از ویژگی های مثبت اطرافیان تان با اشتیاق تعریف و تمجید کنید.
با تلقین احساسات خوب و هیجانات مثبت به خود کلمات عاری از احساس را باردار کنید . ذهن نیمه هشیار شما با استفاده از تلقین ، به افکاری که با احساس و هیجان درهم آمیخته باشد واکنش نشان می دهد. همه انتقادها را به عنوان آزمونی برای خودتان در نظر بگیرید تا ببینید چقدر از این نقدها درست است ، به ناخواسته ها توجه نکنید بلکه به خواسته ها توجه کنید ، دونوع شرایط نگران کننده وجود دارد یکی اینکه کاری از دستتان برمی آید و دیگری اینکه کاری از شما ساخته نیست ، آنقدر به اهداف بزگ تان در زندگی فکر کنید و مایه بگذارید که وقتی برای فکر کردن به چیزهای دیگر باقی نماند ، اگر شرایطتان اینقدر بد است که برای خود ابراز تاسف می کنید به کسانی که بدتر از شما هستند کمک کنید ، از یک الگوی خوب تقلید کنید ، لحن صدایتان را با ریتم موسیقایی ترکیب کنید و خوب حرف زدن را با ضبط کردن صدایتان تمرین کنید .
این جمله را بنویسید و جای ثابتی که هر روز در خانه و محل کارتان بتوانید آن را ببینید نصب کنید : هر چیزی که ذهن بتواند به آن فکر کند و باورش کند ، قابل دست یافتن است.
یادتان باشد همیشه بایستی نگرش شما مثبت باشد.
- اشتیاق :
با اشتیاق ، ارتعاش افکاری که از مغز ارسال می شود سریعا به دیگران رسیده و روی آنها تاثیر می گذارد حتی اگر کلامی صحبت نکنید ، با ارسال ارتعاش قبل از صحبت با مشتریان آینده ، ذهن آنها را شرطی و آماده کنید ، اشتیاق واگیردار است سوال مشتاقانه باعث جواب مشتاقانه خواهد شد ، خود را با اشتیاق تمام به دیگران عرضه کنید.
اشتیاق یکی از مهمترین ویژگی ها برای رهبری کردن است ، اشتیاقِ دکتر ، سلامتی را برای بیمار به ارمغان می آورد ، به نظر می رسد که میکروبهای بیماری زا نمی توانند در بدن کسی که همیشه ذهن مثبتی دارد زنده بمانند ، کسانی که با اشتیاق بیشتری دعا می کنند سریعتر به نتیجه می رسند ، درخواست هایتان را با صدای بلند و با اشتیاق ، ده دقیقه در روز تکرا کنید، سه انگیزه ای که بر جهان حکم می کنند : عشق ، ثروت ، میل جنسی، ترکیب و ایجاد تعادل در این سه انگیزه می تواند یک انسان معمولی را به یک نابغه تبدیل کند .
یادتان باشد همیشه اشتیاق باید همراه با نگرش مثبت باشد.
- ابتکار شخصی:
ابتکار شخصی چیزیست که فقط شخص می داند که چه کاری را چطور باید انجام دهد ، ابتکار شخصی ، خیال را به عمل تبدیل می کند ، ابتکار شخصی ، هدف تعریف شده اصلی هر کس را به معادل فیزیکی و مالی تبدیل می کند ، دو دسته انسان هرگز به چیزی نمی رسند : کسانی که نمی توانند کارهایی که به آنها گفته شده را انجام دهند ، آنهایی که بغیر از کارهایی که به آنها گفته شده کار دیگری نمی توانند انجام دهند . کسانی به موفقیت می رسند که بدون اینکه به آنها گفته شود می دانند که چه چیزی و چطور و چرا انجام دهند. خود انگیخته باشید.
موفقیت بزرگ از تعداد زیادی مراحل کوچک تشکیل شده که چنان کوچک هستند که مردم عادی بدون توجه از آنها می گذرند، ابتکار باعث می شود شخص دوستی هایی بنا کند و با کسانی ارتباط بگیرد که در زمان نیاز نجات دهنده او باشند.
شانزده ویژگی افراد با ابتکار شخصی بالا :
1- دارای هدف مشخص و برنامه ای برای رسیدن به هدف است
2- با کسانی همکاری می کند که همکاری با آنها برای رسیدن به هدف اصلی او لازم است
3- در شرایط سختی که موانع زیاد وجو دارند پیوستگی و اراده لازم را دارد
4- وقتی حقایق لازم را می داند سریع تصمیم می گیرد و عمل می کند و وقتی نمی داند به تدریج تصمیماتش را تغییر می دهد
5- با یک نگرش کاملا مثبت همیشه بیشتر از چیزی که بابتش می گیرد انجام می دهد
6- برای همه کارهایش مسئولیت کامل را به عهده می گیرد و وقتی کارها خوب پیش نمی رود هرگز کنار نمی کشد
7- بدون مقاومت پذیرای نقدهای دوستانه است و از آنها به سود خود استفاده می کند
8- هرگز بدون دادن انگیزه کافی به کسی ، نمی خواهد کاری برایش انجام دهد
9- هرگز درمورد چیزی که از منبع موثقش مطمئن نیست نظر نمی دهد
10- بیشتر گوش می دهد و فقط وقتی حرف می زند که چیزی برای منفعت خود و دیگران داشته باشد
11- حس خوبی از پی بردن به جزئیات دارد و به ریز و درشت کارش به خوبی تسلط دارد
12- وقتی از کسی می خواهد کاری را انجام دهد چرایی و چگونگی انجام آن را نیز به او می گوید
13- هر بار فقط روی یک چیز تمرکز کامل می گذارد
14- در ارتباط با دیگران همیشه نگرش ذهنی مثبت دارد
15- همیشه جواب مستقیم و قاطع و دقیق به سوالات می دهد حتی اگر لازم است بگوید جواب درست را “نمیدانم”
16- هرگز کاری که باید امروز انجام شود را به فردا موکول نمی کند چون می داند که به تعویق انداختن عامل اصلی شکست است
یادتان باشد ابتکار شخصی را با نگرش مثبت انجام دهید.
- ابرام (یادگیری از شکست) :
در این مرحله لازم است تا با دیدن اولین نشانه های شکست و بد بیاری یا مخالفت عوامل بیرونی جا نزنیم و از هدف خود فاصله نگیریم . انسانهای موفق با خونسردی و شاید به نظر برسد کمی بی ترحمی در مسیر اهدافشان حرکت می کنند در حالی که این دسته از افراد اغلب اشتباه قضاوت می شوند . آنچه آنها دارند فقط قدرت اراده ای است که با اصرار و پافشاری در هم می آمیزند تا به شرایط دلخواه خود برسند.
پافشاری به همراه نگرش مثبت تنها وسیله ایست که رنج ها و شکستها را به بزرگترین دارایی ها تبدیل می کند ، شکست برای این است که انسان یاد بگیرد از ذهنش استفاده کند ، هر مشقتی با خودش بذری از منفعتِ برابر با خودش دارد ، جهان هستی به انسان ، فقط نعمتهایی را می دهد که خودش به آن پی ببرد و به طور درستی از آن استفاده و لذت ببرد ، این قانون طبیعت است که اگر از چیزی استفاده نکنید از دستش خواهید داد (استفاده از ذهن هم همینطور است) ، نمی شود اسم چیزی را شکست گذاشت مگر اینکه خودمان به عنوان شکست قبولش کنیم .
یادتان باشد به شکست هایتان با نگرش مثبت نگاه کنید.
- تخیّل :
همه چیز ابتدا یک فکر بوده حتی خود شما . تخیل کارگاهیست که اهداف مغز و ایده های روح را در این کارگاه طراحی می کنیم ، دونوع تخیل هست : تخیل ترکیبی که شامل سازماندهی و کنار هم گذاشتن تفکرات شناخته شده است ، نوع دوم تخیل خلاق که از طریق حس ششم عمل می کند و جایگاهش در ضمیرناخودآگاه مغز است و به عنوان رسانه ای اختصاصی است که از طریق آن ایده های جدید و حقایق آشکار می شوند مثل ضبط صوت و بی سیم که قبلا اصلا شناخته شده نبودند.
باور کنید بهترین ایده ها هنوز عرضه نشده اند و ایده های زیادی برای خلق هر چیزی وجود دارد، مثلا ایده ای برای زوج ها که بتوانند از با هم بودن و قاعده ی ذهن برتر استفاده دوجانبه ببرند (قانون همکاری ذهنی) .
انسان با نیروی تخیل می تواند شکل فکری خود را به معادل مادیِ آن تبدیل کند ، تصویر چیزی را که می خواهد در ذهن خود خلق کرده و نگه دارد و سپس آن تصویر را در صحنه ی کیهانی القاء و مخابره نماید تا در طول زمان و به تدریج تصویر مورد نظر شفاف شود و در زندگی او تجلی یابد.
یادتان باشد با نگرش مثبت تخیّل کنید.
- دانش تخصصی (تفکر دقیق) :
دانش تخصصی بر اساس دوچیز است :
تفکر استنتاجی : که در آن حقایق کافی برای مقایسه کردن تفکرات وجود ندارد بلکه فقط فرضیات وجود دارند
تفکر قیاسی : چیزهایی شبیه به حقیقت وجود دارند که بر اساس آنها تفکر کنیم و با هم مقایسه کنیم
باید حقیقت را از توهمات جداسازی کنیم . حقیقت چیست ؟ هر چیزی که شما را به هر مقداری در رسیدن به هدف اصلی تان کمک می کند ، تمام موارد دیگر که درموردشان نگرانید بی اهمیت هستند و نباید هیچ وقتی را صرف آنها بکنید. همه چیز دان نباشید و روش شاگرد بودن را تا وقتی زنده اید پیش بگیرید.اگر با حرف غیر منطقی مواجه شدید بپرسید چطور جنابعالی این را می دانید؟ (منبع موثق را جستجو کنید) ، هرگز چیزی را که مردم می گویند به عنوان حقیقت در نظر نگیرید مگر با منبع موثق و اطمینان از درستی آن ، قبل از اینکه نصیحت کسی را قبول کنید مطمئن شوید که خود به آنها عمل کرده و از نتیجه آن مطمئن شده .
بیان بی ادبانه و همراه با بدگویی قطعا از تعصبی بیجا و چرندیات نشاءت گرفته وحقیقت ندارند ، وقتی از کسی درخواست اطلاعات می کنید دنبال این نباشید که جوابی را که دوست دارید به شما بدهند . هرچیزی در هر جایی از این دنیا وجود دارد توانایی اثبات شدن دارد پس هرچیزی که قابل اثبات نیست بهتر است فکر کنیم که اصلا وجود ندارد ، هر حقیقت یا دروغی در درون خود سرنخی بی صدا و نامرئی در تشخیص حقیقت یا دروغ بودن خود دارند ، اگر از چیزی مطمئن نیستید بپرسید شما از کجا این مطلب را می دانید .
تفکر دقیق مبتنی بر راضی نشدن به قبول هر چیزی که می شنویم یا مبینیم است ما می بایست به دنبال ریشه ها و اصل هر مطلبی باشیم و تا به منبع اصلی و موثق آن دست نیافته ایم بهتر است فکر کنیم که اصلا وجود نداشته است تا وقتی که ثابت شود. دانش تخصصی در نهایت فقط یک قدرت بالقوه است و اگر با یک برنامه عملی همراه نباشد کاری از پیش نمی برد.
یادتان باشد تفکر دقیق نیاز به نگرش مثبت دارد.
- عادت کیهانی :
این نیرو حرکت را برای هر جنبنده ای در دنیا امکان پذیر می کند ، با این نیرو با قدرتی غیرقابل مقاومت و بطور خودکار و با استفاده از عادت درستتان به اهداف و رویاهایتان می رسید ، این نیرو باعث می شود ستاره ها و سیاره ها در مدار درست خود گردش کنند ، این نیرو به طور خودکار و غریزی روی تمام موجودات زنده تاثیرگذار است البته بغیر از انسان که اجازه دارد این نیرو را با ایجاد و خلق عادتهای خود انتخاب کرده و بیافریند و الگوی منحصر به فرد خود را بسازد.
کارکرد منفی این نیرو را ریتم هیپنوتیزمی می گویند . با نادیده گرفتن این قانون و ندادن قدرت به نیروی کیهانی این نیرو به صورت اتوماتیک برعکس عمل می کند و باعث جذب ناخواسته ها به زندگی ما می شود به همین دلیل است که باید تسلیم چنین نیرویی باشیم و خود را همیشه در معرض آن قرار دهیم. مثلا یک دستگاه آبمیوه گیری را فرض کنید که باید به نیروی الکتریسیته اجازه دهد تا در او جریان داشته باشد تا دستگاه به درستی کار کند ، حال اگر دستگاه در مقابل جریان یافتن این نیرو مقاومت کند قطعا چرخ دنده هایش خرد خواهد شد و دستگاه کار نخواهد کرد . این نیرو با انسان چنین می کند.
این نیرو نگهبانی است که حواسش به شما هست همه افکار و اعمال شما را بررسی کامل می کند و جریمه یا پاداش مورد نظر را بر شما اعمال می کند ، طبق این قانون همه چیز قطعی است و هیچ توافق نصفه و نیمه ای وجود ندارد ، هیچ چیزی شانسی اتفاق نمی افتد و همه چیز علت و معلولی است ، حرکت الکترون و پروتون را تعیین می کند رابطه و رفتار شیمیایی شان همیشه از یک الگوی ثابت پیروی میکند ، همه چیز در دنیا تحت تاثیر این نیروست چون همه چیز از الکترون و پروتون ساخته شده ، فقط انسان می تواند بر خلاف این نیرو حرکت کند و این قانون را بشکند چون انسان می تواند عادتهای انتخاب شده خود را جایگزین این نیرو کند اما الگوی ثابت این قانون بر گیاهان و جانوران نیز حاکم است .
طبق این قانون گندم از گندم بروید جو ز جو و هیچ اشتباه یا استثنایی هم پیش نمی آید وقتی که ذهن انسان روی یک هدف اصلی تمرکز می کند نیروی عادت کیهانی سریعا وارد عمل می شود و چیزهایی را که در رابطه با آن هدف باشند برای شخص فراهم می کند و این فرایند یک اصل ثابت و تغییر نکردنی است.
این نیرو خودش را در میل جنسی برای بقا گونه ها نشان می دهد به همین دلیل است که نیروی جنسی قدرت غیر قابل کنترلی دارد و فقط انسان است که می تواند آن را کنترل و در جهت درستی هدایت کند ، موفق ها این الگوی عادت کیهانی را در ذهنشان انتخاب و خلق کرده اند و لذا به نتایج درست و منطقی شان نیز می رسند و این قطعی است .
یادتان باشد در اعتماد به نیروی عادت کیهانی با نگرش مثبت عمل کنید.
نتیجه گیری :
اهدافی قاطعانه برای خود بگذارید و با روحیه ای مملو از ایمان درجهت رسیدن به آنها حرکت کنید ، ذهن را همیشه با هدف هایتان مشغول نگه دارید ، با خود بگویید من می دانم دقیقا از زندگی چه چیزی می خواهم و ایمان دارم که می توانم به آن برسم .
نیروی عادت کیهانی و تمام این سیزده اصل ، طرز فکرها را همیشگی و ثابت می کند وشما را به ثبات ذهنی می رسانَد. تمام کسانی که به موفقیت بزرگی رسیده اند ابتدا به ثبات ذهنی و آرامش قلبی رسیده اند.
شما تنها کسی هستید که می تواند این طرز فکر را بیافریند ، با استفاده از کنترل و هدایت ذهن ، این کار را بکنید ، نگرش ذهنی ، مغناطیسی است که همه خواسته هایتان را به سمت شما جذب می کند. به نیروی عادت کیهانی اعتماد کنید و اجازه دهید در درون شما جریان یابد تا وجود شما هماهنگ و متعادل کار کند و زندگی خود را آنطور که دوست دارید خلق کنید.
یادتان باشد در استفاده از این سیزده اصل ، همیشه نگرش مثبتی داشته باشید.
تهیه کننده : میثم ابراهیمی




دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.